عشق یکی یه دونه ی من خوش اومدی
روزی پرسیدمش با بی قراری بغیر از من کسی را دوست داری ؟؟؟!!! از خجالت دو چشمش بر هم افتاد میان گریه هایش گفت آری ........ چه شب است یارب امشب که دگر سحر ندارد من و باز آن دعاها که یکی اثر ندارد. عاشقت گشتم! گفتی عاشقان دیوانه اند!! عاقبت عاشق شدی،دیدی تو هم دیوانه ای
نظرات شما عزیزان:
نوشته شده در دو شنبه 20 آبان 1392
ساعت
14:26 توسط ROGHAYEH SADATآخرين مطالب
Design By : MohammadDesign.IR |